بر اساس پیشبینی ناظران، جنگ اوکراین علاوه بر طرفهای درگیر، تاثیرات ماندگار و خطرناکی بر همه کشورهای جهان خواهد گذاشت؛ به ویژه در بخش غذا و انرژی که اغلب از اوکراین و روسیه صادر میشود و اکنون به علت تشدید جنگ و به دلیل تحریمهای تحمیل شده بر روسیه، در معرض تهدید قرار گرفته است. اثرات گسترده و همهجانبه این جنگ بر نظام جهانی نیز روشن و اجتنابناپذیر است.
اوکراین افزون بر اینکه از نگاه تاریخی به سبد نان اروپا شهرت دارد، منبع مهم صادرات غذا در جهان نیز به شمار میرود؛ چون دارای بهترین خاک حاصلخیز برای کشت انواع غلات، بهویژه گندم، جو و ذرت است. اوکراین پنجمین منبع تولید گندم در جهان محسوب میشود و ۱۲ درصد گندم، ۱۸ درصد جو و ۱۶ درصد ذرت جهان را تولید میکند. حجم صادرات گندم اوکراین در سال ۲۰۲۰، بیش از ۱۸ میلیون متریک تن بود. از اینرو بیدلیل نیست که کشورهای اروپایی از گران شدن قیمت مواد غذایی بهویژه قیمت نان ابراز نگرانی میکنند.
این نگرانی محدود به اروپا نیست، بلکه شامل کشورهای دیگری که مواد غذایی خود را از اوکراین و روسیه وارد میکنند نیز میشود؛ این کشورها شامل شماری از کشورهای خاورمیانه مانند ترکیه، ایران، مصر، عربستان سعودی، لبنان، یمن و لیبی است. چنانکه آمارها نشان میدهد در سال ۲۰۲۰، ۵۰ درصد گندم مصرف شده در لبنان، ۴۳ درصد در لیبی، ۲۲ درصد در یمن و ۱۴ درصد در مصر، از اوکراین وارد شده است. بنابراین، کمبود گندم و سایر مواد خوراکی یا گران شدن قیمت آنها در اثر جنگ، میتواند یک نگرانی حقیقی برای کشورهای یاد شده باشد. همچنین دور از ذهن نیست که کمبود مواد خوراکی در برخی از کشورها به گسترش گرسنگی، افزایش میزان فقر و در نتیجه به وقوع شورشها و ناآرامیها بینجامد.
از سوی دیگر، جنگ اوکراین تاثیر خطرناکی بر بازار انرژی نیز میگذارد؛ زیرا روسیه یکی از منابع عمده تولید نفت و گاز در جهان به شمار میرود و پس از وضع تحریمها بر روسیه در پی حمله مسکو به اوکراین و خروج سرمایهگذارها و شرکتهای بزرگ نفتی از این کشور، بهای نفت بهطوری که از بحران مالی سال ۲۰۰۸ – ۲۰۰۹ تاکنون بیسابقه بود، افزایش یافت. افزون بر آن پیشبینی میشود که گران شدن بهای نفت، منجر به بالا رفتن میزان تورم و در نتیجه رکود اقتصادی در سراسر جهان شود.
انتظار میرود که بالا رفتن بهای نفت خام و گاز طبیعی و در نتیجه پایین آمدن میزان عرضه، پیامدهای مثبتی برای کشورهای صادرکننده این مواد در جهان عرب داشته باشد و رکود اقتصادی را در این کشورها کم کند و فعالیتهای اقتصادی آنها را گسترش دهد. در این صورت کشورهایی مانند الجزایر، عراق و لیبی فرصت خوبی خواهند یافت تا منابع درآمدی خود را تجدید کنند.
موضع سیاسی جهان عرب در قبال جنگ اوکراین چه در سطح افکار عمومی و در چه سطح دولتها، مانند سایر مسائل دچار اختلاف و چند دستگی است. برای مثال عربستان سعودی و امارات متحده عربی تلاش کردند که موضع بیطرفی را اتخاذ کنند، چنانچه عربستان سعودی، فشارهای آمریکا مبنی بر افزایش صدور نفت برای متعادل ماندن قیمتها را نپذیرفت و بر تعهد خود به توافق اوپک پلاس با روسیه در سال ۲۰۲۰ مبنی بر پایین نگهداشتن میزان تولید نفت برای ثابت ماندن قیمتها، تاکید کرد. امارات متحده عربی پا را فراتر گذاشت و به پیشنویس قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد مبنی بر محکوم کردن حمله روسیه به اوکراین که به سرپرستی ایالات متحده آمریکا تهیه شده بود، رای نداد.
موضع عربستان سعودی و امارات متحده عربی در قبال جنگ اوکراین، علاقهمندی این دو کشور برای ایجاد روابط متنوع در عرصه بینالمللی را نشان میدهد. در واقع از زمانی که توجه ایالات متحده آمریکا به خاورمیانه رو به کاهش نهاد، عربستان سعودی و امارات متحده عربی روابط خود را با مسکو و پکن در بسیاری از زمینهها ازجمله بخش نظامی گسترش دادهاند و تقویت کردهاند.
در مقابل، برخی دیگر از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، موضع کاملا متفاوتی گرفتهاند. قطر و کویت بهرغم اینکه تلاش کردند خود را از قطببندی موجود در میان غرب و روسیه دور نگه دارند، از افزایش تنش نظامی در اوکراین اظهار نگرانی کردند و محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، وزیر امور خارجه قطر، خواستار پشتیبانی از تمامیت ارضی اوکراین شد. درواقع موضع قطر و کویت، بازتابدهنده مشکل امنیتی کشورهای کوچک خلیج فارس و بدگمانی آنها نسبت به اهداف قدرتهای بزرگ است.
اختلاف و چند دستگی اعراب در نشست اضطراری مجمع عمومی سازمان ملل متحد درخصوص بحران اوکراین که در دوم مارس برگزار شده بود، نیز به وضوح دیده شد؛ ۱۵ کشور عربی به قطعنامهای که در محکومیت حمله روسیه به اوکراین و ضرورت خروج نیروهای روسی از اوکراین تهیه شده بود، رای مثبت دادند، در حالی که سه کشور عربی یعنی الجزایر، سودان و عراق رای ندادند و سوریه به قطعنامه رای منفی داد. اختلاف در میان ملتهای عرب، کمتر از اختلاف رسمی دولتهای عربی نیست.
کشورهای عربی در این مورد به سه دسته تقسیم شدهاند؛ گروه نخست با تهاجم روسیه به اوکراین که یک کشور مستقل است، مخالفت کردند و گفتند که اوکراین حق دارد در خصوص سیاست خارجی کشورش تصمیم بگیرد و به هر پیمان امنیتی که میخواهد، بپیوندد. گروه دوم، سیاست دوگانه غرب را که از مقاومت اوکراینیها در برابر قوای متجاوز روسی پشتیبانی میکند، اما مقاومت مردم فلسطین علیه اشغال اسرائیل را تروریسم مینامد، انتقاد کردند.
اما گروه سوم به نحوه برخورد کشورهای غربی با پناهندگان پرداختند و از تبعیضی که میان پناهندگان عرب و مسلمان خاورمیانهای و پناهندگان اوکراینی که چشمهای آبی و موهای بلوند دارند، انتقاد کردند و آن را اقدامی نژادپرستانه خواندند.